«بخش پاياني»
رضا سلطان زاده مدير مسئول آیینه یزد
در بخش نخست اين مقاله بدون ذكر نام اشخاص حقيقي و حقوقي با مقايسه زندگي گروهها و افرادي كه در اين جامعه به وفور ديده ميشوند سئوالي با عنوان فوق طرح و در پايان خاطرهاي از ديدار 32 سال پيش حجهالاسلام حسن روحاني با شهيد محراب ديارمان حضرت آيت ا... شيخ محمد صدوقي درج گرديد
در اين ستون با مراجعه به چند كتاب و تفسير قرآن مطالبي پيرامون معني و مفهوم انتظار و اينكه چه جامعهاي را ميتوان اسلامي و قرآني ناميد به خوانندگان ارائه و سخن بعضي از علماي دين نقل ميگردد.
بدان اميد كه با مطالعه اين دو بخش نگارنده را از نظرات تكميلي، اصلاحي و انتقادي خود آگاه نموده تا با طرح و چاپ آن، موضوع مورد ملاحظه و بررسي بيشتر قرار گيرد. . .
«انتظار معمولاً به حالت كسي گفته ميشود كه از وضع موجود ناراضي است و براي ايجاد وضع بهتري تلاش ميكند. فيالمثل بيماري كه انتظار بهبودي ميكشد، يا پدري كه در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بيماري و فراق فرزند ناراحتند و براي وضع بهتري ميكوشند.
همچنين تاجري كه از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادي ميباشد اين دو حالت را دارد «بيگانگي با وضع موجود» و «تلاش براي وضع بهتر». . .
بنابر اين مسئله انتظار حكومت حق و عدالت «مهدي»(عج) و قيام مصلح جهاني در واقع مركب از دو عنصر است، عنصر «نفي» و عنصر «اثبات» عنصر نفي همان بيگانگي با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهتر بودن است. . .
اين دو رشته اعمال عبارتند از ترك هر گونه همكاري و هماهنگي با عوامل ظلم وفساد و حتي مبارزه و درگيري با آنها از يك سو، و خودسازي و خودياري و جلب آمادگيهاي جسمي و روحي و مادي و معنوي براي شكل گرفتن آن حكومت واحد جهاني و مردمي از سوي ديگر.. .
و اين در درجه اول محتاج به بالا بردن سطح انديشه و آگاهي و آمادگي روحي و فكري براي همكاري در پياده كردن آن برنامه عظيم است. تنگ نظريها، كوتهبينيها، كج فكريها، حسادتها، اختلافات كودكانه و نابخردانه و به طوركلي هر گونه نفاق و پراكندگي با موقعيت«منتظران واقعي» سازگار نيست. . .
منتظران راستين در عين حال وظيفه دارند تنها به خويش نپردازند بلكه مراقب حال يگديگر باشند، و علاوه بر اصلاح خويش در اصلاح ديگران نيز بكوشند زيرا برنامه عظيم و سنگيني كه انتظارش را ميكشند يك برنامه فردي نيست. . .
در يك ميدان وسيع مبارزه دسته جمعي هيچ فردي نميتواند از حال ديگران غافل بماند بلكه موظف است هر نقطه ضعفي را در هر كجا ببيند اصلاح كند و هر موضع آسيب پذيري را ترميم نمايد، و هر قسمت ضعيف و ناتواني را تقويت كند زيرا بدون شركت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزين، پياده كردن چنان برنامهاي امكان پذير نيست.
بنابراين منتظران واقعي علاوه بر اينكه به اصلاح خويش ميكوشند وظيفه خود ميدانند كه ديگران را نيز اصلاح كنند.
اين است اثر سازنده براي انتظار قيام يك مصلح جهاني و اين است فلسفه آن همه فضيلت كه براي منتظران راستين شمرده شده است. . .
اثر مهم ديگري كه انتظار مهدي دارد حل نشدن در مفاسد محيط و عدم تسليم در برابر آلودگيها است.»1
«فقر (كمبود داشتن)؛ اين پديده نيز بايد از ميان برود، و آهنگ سير مال و توزيع ثروت و امكانات در جامعه اسلامي بايد چنان باشد، كه فقر ظهور و شيوع نيابد و همواره پس از پيدايش آن درصدد رفعش برآيند، و نيز علل پديد آورنده آن را، چه اشخاص و چه مقررات، نابود سازند، زيرا جامعه قراني جامعه منهاي فقر است نه بعلاوه فقر.
در احاديث و اخبار مربوط به عصر ظهور (كه عصر تحقق مدنيت قرآني است)، آمده است كه در آن جامعه فقيري كه نيازمند گرفتن زكات باشد به چشم نميخورد. همچنين امام اميرالمومنين علي بن ابي طالب (ع) در ترسيم سيماي جامعه اسلامي، آن را جامعهاي معرفي ميكند كه در آن كسي يافت نشود كه هزينههاي زندگي خويش را نداشته باشد.
پس ميزان تحقق جامعه اسلامي، عدم حضور فقر در آن جامعه است. فقر با عدل نيز تضاد دارد.- چنانكه اشاره شد– و عدل لازمه جدا نشدني جامعه اسلامي است؛ اگر در جامعهاي عدالت نباشد، آن جامعه و آن حكومت و نظام، اسلامي نيست....
«خلقي كه در انتظار ظهور مصلح بسر ميبرد، بايد خود صالح باشد» اگر ما براستي منتظر ظهور حكومت قسط و عدل حضرت مهدي صاحب الزمان (ع) هستيم، بايد جامعهما با آن حكومت سنخيت پيدا كند، بايد ما از صميم دل اماده آن عدلها و تعديلها و قسطها و مساواتها– كه در احاديث رسيده است– باشيم، و بيعدالتي و امتيازطلبي را نابود كنيم تا جامعهاي بسازيم كه بتواند هسته مركزي حركتهاي جهاني قائم آل محمد«ص» باشد، و جهان ارض را مملو از عدالت آفاقي و انفسي كند؛ اين است واقعيت تشيع و ولايت.. . و اين است حقيقت انتظار. . . »2
«به گفته يكي از مسئولان قضايي: پيروان امام زمان (عج) فجايع فرهنگي و مالي نميكنند.
ما از جامعهاي كه هيچ اعتقادي به وجود خداوند ندارد سخن نميگوييم. ما از جامعه خودمان كه داعيه ولايت و تبعيت از امامت دارد حرف ميزنيم. انصافا جامعهاي كه اين شاخص را دارد بايد چنين باشد؟ آيا در جامعهاي كه اساس آن ولايت و قرآن و اسلام است بايد مسائلي را ببينيد كه 180 درجه با اسلام تفاوت دارد؟ پس چطور ميتوانيم زمينهساز ظهور آن حضرت باشيم؟ اميدواريم كه خداوند توفيق دهد تا ما يار آن بزرگوار باشيم و خود را اصلاح كنيم.»3
«آيتا.... ابراهيم اميني، در مصاحبهاي به تبيين وظيفه منتظران ظهور پرداخته كه به فرازهايي از آن اشاره ميشود:
آيا وظيفه ما همين است كه فقط بعد از نمازها "اللهم عجل فرجه الشريف" را تكرار كنيم. البته دعا خوب است اما آيا كافي است؟ آيا كافي است كه ما سر منبرها و خطبههاي نماز جمعه با صداي بلند بگوييم خدايا فرج امام زمان را نزديك بفرما و همه بگويند آمين؟ آيا به همين مقداري كه ما براي امام زمان صدقه بدهيم و حج برويم كافي است؟ آيا اين كافي است كه ما دعاي ندبه را هر صبح جمعه با آه و ناله و سوز بخوانيم؟ عرض كردم بايد اينها را انجام دهيم اما گمان نكنم اينها كافي باشد. اينها وسيله ظهور حضرت را فراهم نميكند. ظهور حضرت آمادگي ميخواهد.
خوب ما نياز داريم به اين كه احكام اسلام را كاملا پياده كنيم. در مسائل اقتصادي با برنامههاي اقتصاد اسلامي عملاً بفهمانيم كه اقتصاد اسلامي ميتواند پيشرفت كند. دستگاه اداري كشور را بر طبق ضوابط اسلامي اداره كنيم. رشوه و كمكاري نباشد، فقط براي حقوق كار نكنند، كارهاي مردم را راه بياندازند، مشكل ايجاد نكنند، دانشگاههاي ما بايد صرفاً كار علمي و تحقيق كنند و سعي كنند عقب افتادگي ايران را كه در اثر همان استكبار انجام گرفته جبران كنند. خودشان را با جديت به قافله علمي جهان برسانند بلكه براي زمينهسازي ظهور، از آنها جلو بزنند.
صدا و سيماي ما هم همينجور در طريق اسلام كار كند و مطالبي را بگويد كه مردم را تربيت كند و دنبالهروي يك گروه خاص نباشد بلكه واقعيات اسلام را كشف كند و بگويد. مشكلات جامعه را واقعاً عرضه بدارند و راه حلش را عرضه بدارد. ما اگر چنين كاري كرديم، بزرگترين قدم را براي ظهور آن حضرت فراهم كردهايم. بنده خودم شخصا بيني و بينا.... آن وقتي كه انقلاب پيروز شد اينجور فكر ميكردم ميگفتم كه ما يك كشور نمونه اسلامي به وجود ميآوريم.»4
براي حسن ختام اين مقاله روايتي از گفتار دوازدهمين اختر تابناك ولايت به خوانندگان اين سطور تقديم ميگردد. حضرت امام مهدي (عج) ميفرمايد: شما به سرمايهداري روي آورديد، ضعيفان جامعه را متحير و بيسامان ساختيد و(صله رحم) اجتماعي را قطع كرديد ديگر چه عذري ميتوانيد داشت و (چگونه مرا) خواهيد ديد؟»5
پي نوشت ها:
1- «تفسير نمونه»، صفحات 381 تا 386
2- «الحياه»، صفحات 29 و 106
3- «روزنامه جمهوري اسلامي»، 28/4/90
4-همان
5- «الحياه»، جلد ششم، صفحه 29
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 15,مه,2024